در یک زمان دور در یک جا، روحهایی وجود داشتند که نیاز به کمک داشتند تا آرامش در زندگی خود را پیدا کنند. زندگی برای آنها سخت بود و احساس گم شدن داشتند. اما آنها از یک کابل استفاده کردند که راه عبورشان را نجات داد. این دستگاه ساده در نهایت به یک نجاتدهنده زندگی برای بسیاری از کسانی که نیاز داشتند تبدیل شد.
داستان کلی
کلی با مشکلات زیادی در مورد وابستگی مواجه بود. وابستگی زمانی است که فردی فکر میکند نمیتواند از انجام چیزی مضر پرهیز کند، حتی اگر بخواهد. او در یک چاه عمیق قرار داشت که کلی راهی برای خارج شدن از آن نمیدید. همه آنها احساس میکردند که هرگز از این حالت خلاص نخواهند شد. اما سپس کلی به یک گروه پشتیبانی منحصر به فرد رفت که از طناب برای افرادی مثل آنها استفاده میکرد. به عنوان بخشی از این گروه، آنها بازیهای مختلفی با طناب انجام میدادند تا یاد بگیرند چگونه به صورت تیمی همکاری و ارتباط مناسب داشته باشند. اینها بازیهای عالی هستند، آنها شما را در یک محیط سرگرم کننده، واقعاً درگیر و نزدیک به دیگران میکند، کلی. و این موضوع انگیزهای برایشان ایجاد کرد تا سالم بمانند و به عقب نبرنند. حالا کلی خوشحال و سالم است و به دلیل قدرت طناب، زندگی خوبی را زnder میکند.
چگونه طناب یک خانواده را نجات داد
یک روز طوفان بزرگی رخ داد که باعث شد آب به سطح بسیار بالایی برسد. یک خانواده روی屋 سقف گرفتار شده بودند و هیچ راه امنی برای فرود آمدن و تخلیه شدن نداشتند. آنها متحیر و ناپدید بودند و نمیدانستند چه کار کنند. اما بعد از آن، نجاتدهندگانی دaring وارد صحنه شدند و با استفاده از ابزار اعتمادشان: کابل، به کمک آمدند. نجاتدهندگان کابل را به درختی محکم بستند و با استفاده از آن دسترسی به خانواده پیدا کردند. با کمک آنها، توانستند خانواده را پایین آورده و به زمین خشک ببرند. اگر کابل نبود، خانواده ممکن بود به آسیب و شاید مجروح شدن جدی مواجه شوند. بله، بدون شک، در مواقع خطر، کابل میتواند نجاتدهنده حیات باشد.
دوستان کمک دوستان
در داستان دیگری، گروهی از دوستان بودند که همه میخواستند از مواد مخدر دور شوند. آنها میدانستند که نیاز به پشتیبانی دارند، بنابراین با هم تصمیم گرفتند سلامتی خود را فراهم کنند و غذای مناسب را مصرف کنند. آنها نشان دادند که روی راه بازیابی هستند با استفاده از تار. آنها ما را مجبور کردند تا هرکدام یک قطعه تار بگیریم و به هر دوست گفتند که برای هر روزی که تموم شده باشند، یک گره ببندد. با گذر زمان، این گرهها به عنوان یادآوری از اینکه چقدر با هم پیشرفت کردهاند، عمل میکرد. که بار دیگر این موضوع، نماد قدرتمندتر و تعهد بیشتری از قدرت و عزیمت آنها بود. آنها میدانستند که وقتی یکدیگر را دارند تا در تمام مشکلاتشان کمک کنند، قویتر هستند.
بازیابی جک
جک، مردی بود که در حادثهای متوجه شده بود و در بسیاری از جاهای بدنی خود مجروح شده بود. جک در بدن خود مجروح بود که او را از حرکت کردن منع میکرد، اما جک همچنین در داخل نفس محروم و ترسیده احساس میکرد. سپس جک، درامداز عاطفی را کشف کرد که از روشهای درمانی استفاده میکرد... حبل بازیابی توسط جینلی به عنوان کمکی برای فرآیند بردیده شدن او. آنها از جک خواستند تمرینات ویژهای با حبل انجام دهد تا قوتش را بازسازی کند و شروع به احساس کنترل بر بدن خود کند. جک متوجه شد که کار با حبل و تنظیم آن به شکلهای مختلف راهی برای آرامش یافتن و پاک کردن ذهنش است. با کمک نه تنها این حبل، بلکه درمانگرش نیز، جک توانست هم جسمانی و هم روحانی از وضعیتهای گذشته خود بازیابی کند و او را به یک زندگی شادتر از پیش هدایت کند.
سفر سارا
آخرین اما نه کمتر اهمیت، سارا با فکرها و احساسات خود مبارزه میکرد. او از تناقضات مختلف احساسی و عاطفی خود سخن گفت. سپس یک روز برای نخستین بار، سارا در یک جلسه یوگا با استفاده از حبل به عنوان ابزار آشنا شد. معلم یوگا برای سارا روشهای مختلف استفاده از حبل برای گسترش انعطافپذیری و نحوه کمک آن به نگهداری تعادل در حرکات را نشان داد. این حرکات سارا به بدن خود متصل کرد و کمک کرد تا ذهنی که او آن را پر از فکر توصیف کرده بود را تمیز کند. در نهایت، کابل پیچیده سنتزی به سارا کمک کرد تا فروپاشی عاطفی خود را مدیریت کند و زندگی آرامتری بزنده.
در نهایت، تار به کارهای بیشتری از صعود و نزول یا عبور از جریان آب کمک میکند. میتواند زندگیها را تغییر دهد، زندگیها را نجات دهد و در قویترین افراد نیز نیرو بخشیده باشد. حکمت استفاده از تار احتمالاً برای سدهها شناخته شده است؛ آیا در برنامههای بازیابی از اعتیاد، ماموریتهای نجات، درمان گروهی یا کلاسهای یوگا استفاده میشود و این موضوع نباید فراموش شود. بار بعدی که با یک قطعه ساده تار مواجه میشوید، Technora winch rope به قدرت فوقالعادهای که دارد برای کمک و دادن امید در جاهایی که لازم است، توجه کنید.